آغوشش عصر جمعه نداشت.

 از معجزاتش این بود

 آغوشش

 عصر جمعه نداشت ...


- سید علی صالحی


 یه دوست دارم، که چند روز پیشا که موبایلمو گم کردم اومد سیم کارت و موبایل و شارژرشو بهم داد، گفت اینارو بگیر. هی میخوام بهت اس ام اس بزنم نمیشه.

 چند روزی م هیشکی شماره رو نداشت به غیر از خودش. موبایل رو به افتخار اون حمل میکردم.

 لذتی داشت دونستن این که فقط همین یک نفر امنیتت رو تامین میکنه . یعنی کافیه که فقط اون شماره تو داشته باشه.

امروزم هر چی اشک داشتم ریختم تو بغلش.


 بعدم رفتم خونه یکی از دوستام. که هم اون موبایلش خاموش بود، هم من.

اتفاقا آیفون خونه اشم خرابه. کوبیدم به در.


 و خواهرم

 خواهرم

 خواهرم

نظرات 10 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 02:30 ق.ظ

:)

[ بدون نام ] دوشنبه 17 مهر 1391 ساعت 03:23 ب.ظ

تیمار خاطر خسته ، دهان دوخته می خواهد و آغوش گشوده .....
درود به دوست خوبت که خیلی دوسته.

[ بدون نام ] چهارشنبه 19 مهر 1391 ساعت 08:35 ق.ظ

فرشته

احسان چهارشنبه 26 مهر 1391 ساعت 06:22 ب.ظ

زنده باد.زنده باد به دوستت

Ali شنبه 4 آذر 1391 ساعت 09:04 ق.ظ

دیدى گوشى نداشتن چه لذتى داره ...

نازنین چهارشنبه 15 آذر 1391 ساعت 12:10 ب.ظ http://az-naagahaan-be-bad.blogfa.com

لینک..:)

با ذوق..

البت.. سالها پیش یه بار تو ناگهان م لینک بودی!

AZIZZZAAAM

محمد یکشنبه 10 دی 1391 ساعت 12:16 ب.ظ http://gheynoos.blogfa.con

نیستی یه مدت؟!!!

ها کم میام

emil سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 12:45 ق.ظ

زلزله شد و شاید بازم بشه(انگار تا الان 4 دفعه شده) این منو یاد خیلی چیا میندازه... خیلیا تو نا امنی میخوابن ولی امیدوارم امین خوابیده باشی

احسان شنبه 28 بهمن 1391 ساعت 09:54 ب.ظ

کتایون عزیز نمی دونم چطوری سر از وب لاگت در اوردم /یک شاعر پریشون حال هستم /خیلی از انتخاب متن هات و متنهای زیبا ترت که امید ووارم خودت زحمت نوشتنشو کشیده باشی لذت بردم /خوشحال می شم به صفحه فیس بوکم سر بزنی /حسن داودی /اینهم ادرس صفحه ام https://www.facebook.com/parishan.ghoee

امیل سه‌شنبه 29 اسفند 1391 ساعت 03:21 ق.ظ

کلامی جا مانده جایی،
جایی دور یا نزدیک
بدون تفاوت چشمی باریک بین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد