چند سال پیش،

امروز...

مُرد.

و خدا می داند چه چراغ ها که در دنیا بی فروغ شد....



بابک

پسر خاله عزیزم. 


امشب چشمانم را میبندم، بلکه به خوابم بیایی و مثل سیزده سالگیم دستم را بگیری و باشی. کاری کنی که از ظلمات مطلق نترسم. 



" بابک"نام مقدسیست. آهسته و شمرده بخوانیدش.  کمی مکث کنید. 

دنیای عشق و زندگی ، دنیای والا... با این نام ، زیر خاک است. 



پا نویس:

 گوش کنید آهنگ هوای جنون علیرضا قربانی. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد