اون ویدیو رو دیدید که یه جایی دارن نذری میدن یه مشت آدم با قابلمه سر دیگ تو سر و کله هم می زنن ؟! هم همه ایه که نگو و نپرس !
جاتون خالی رفته بودیم یه برنامه فررود از آبشار دو روزه. .. برنامه همش خیس بود .. و بعضی جاها افتاب و گرمای زیاد.
به غیر از کنسرو جات اکثر غذاها به خاطر گرما و آب خراب شده بود. این یعنی تقریبا نصف غذاهامون غیر قابل خوردن بودن.
خلاصه بعد ازدو روز فعالیت بدنی و کم خوابی زیاد رسیدیم پایین دره. اون جا یه تعداد از محلی های منطقه اومده بودن پیکنیک و با خودشون غذای گرم آورده بودن. یه سینی پلو و مرغ هم برای ما آوردند.
باید ما نوزده تا کوه نورد رو می دیدید. آدمهای که توی شیک ترین رستوران های تیکه های استیک و با چاقو کوچیک کوچیک می برندو بعد از هر لقمه دور دهنشون رو تمیز می کردن ، با دست افتاده بودیم به جون برنج ها و استخوهای مرغ و تلاش میکردیم!! برای یک لقمه بیشتر.
گرسنه نبودیم... درد نکشیدیم.... که بفهمیم یه قاشق برنج بیشتر چه ارزشی داره. وگرنه هممون برای غذای نذری هرکاری می کردیم ...