قرارمان این نبود.

 قرارمان این نبود.


 قرار نبود بیای و قلبم تند بزند و خون بدود توی مغزم.

 قرار نبود زل بزنم به موبایلم.

 قرار نبود ببینمت و دست و پا گم کنم.

 قرار نبود اسمت توی مغزم بازی کند. 


 دلتنگی توی برنامه نبود.


 قرار بود گاهی زیر چشمی نگاهت کنم.

 مثلا حواسم نباشد ...

 قرار بود عشوه ها بریزم، نازها بیاورم.

 

 

 قرار نبود این قدر خز باشم و این قدر انتظار بکشم.