یه روز اون قدر بزرگوار میشم که خودم نمیفهمم.
یعنی نمی فهمم که بعضی کارام از بزرگواریمه...
:) :) :)علاوه بر اینکه هستی.
جان تو پادشای این تن توستخاطر تو دبیر و عقل وزیرخاطر تو نبشت شعر و ادببر صحیفهٔ دلت به دست ضمیرتا به شعر و ادب عزیزت داشتخویش و بیگانه و صغیر و کبیرخاطر و دست تو دبیراننداینت کاری بزرگوار و هژیر!
البته واسه این پست منظورم بودمنم آپم
بودی ، هستی ، خواهی بود
:)
:)
:)
علاوه بر اینکه هستی.
جان تو پادشای این تن توست
خاطر تو دبیر و عقل وزیر
خاطر تو نبشت شعر و ادب
بر صحیفهٔ دلت به دست ضمیر
تا به شعر و ادب عزیزت داشت
خویش و بیگانه و صغیر و کبیر
خاطر و دست تو دبیرانند
اینت کاری بزرگوار و هژیر!
البته واسه این پست منظورم بود
منم آپم
بودی ، هستی ، خواهی بود