توی حیاط خوابیدیم. قراره ساعت هشت بیدار شیم. بیدار میشم. هوا روشنه. آفتاب تو چشامه. می چرخم میبینم شیرین بیداره. ازش می پرسم ساعت چنده؟ میگه:" بهت نمی گم، هنوز یه کم مونده ، بخواب. '

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد